امروز می خوام یه سلام کودکانه به همه شما دوستای خوبم بگم، سلام( خودتون محبت کنید کودکانه بخونید)، گفتم کودکانه! تا حالا کارتون دیدید؟ این چه سوالی کردم حتماً دیدید، من که خودم عاشق کارتون هستم و هنوز کارتون های جدید بازار نیمده طاقت نمیارم و دانلودشون می کنم( آخرین کارتونی که دانلود کردم مری و مکس بود که عالی بود). امروز نمی خوام اصلاً مدل بزرگترها صحبت کنم، امروز دوست دارم درباره یه کارتون خیلی جالب با یه مفهوم فوق العاده براتوون بنویسم:
بله، این عکس این کارتونه، در ایران این کارتون به دیو و دلبر ترجمه و دوبله شده. اجازه بدید یه قسمتهایی از این کارتون رو خیلی خلاصه براتون تعریف کنم و بعدش هم مثل همیشه یه چند خطی رو محبت کنید و وقتتون رو به من بدید:
روزی روزگاری یک شاهزاده ای برومند در یک قصر بسیار زیبایی زندگی می کرد، (شاهزاده داستان ما علارغم ظاهر زیبا قلب بسیار سردی داشت)در یک شب بارونی یه پیرزنی به سمت قصر این شاهزاده میاد و از اون در مقابل یک شاخه گل پناهگاه می خواد، اما اون بعد از دیدن ظاهرشکسته پیر زن با نامهربانی اون رو بیرون میندازه، اما بعد از چند لحظه پیرزن به یک بانوی جوان زیبا تبدیل میشه، شاهزاده بعد از دیدن این صحنه از بانوی جوان معذرت خواهی میکنه اما اوون درخواست شاهزاده رو رد میکنه و اوون رو تبدیل به یک دیو می کنه، و در ادامه شاخه گلی به شاهزاده میده و به اوون میگه تا ریختن آخرین برگ گلبرگ های این گل رز زمان داری تا دل کسی رو بدست بیاری اگر نه برای همیشه یک دیو خواهی موند.
در همون نزدیکی در یک دهکده ای دختر جوانی بود به اسم" بل" که همه دهکده به دلیل وقار و متانت و قلب مهربونش به اون احترام میگذاشتن در همین بین یک پسر جوان بسیار خوش ظاهراما با قلب سرد می خواست بل همسرش باشه( در واقع همه دخترهای زیبای دهکده دوست داشتن یک روزی با گاستون (همین شخصیت پسر) ازدواج کنند اما گاستون فقط می خواست با بل باشه و با خودخواهی می خواست علارغم میل باطنی بل با اون ازدواج کنه نه این که عاشق بل باشه بلکه در واقع یک نوع رقابت می کرد).بعد از گذشت ماجراهای زیاد روزی مسیر بل به سمت قصر دیو یا همون شاهزاده می افته و مجبور میشه در مقابل آزادی پدرش، خودش در قصر دیو بمونه، در این مدت اتفاقات بسیار زیادی می افته و حتی بعداً سروکله گاستون پیدا میشه تا دیو رو بکشه، اما در نهایت باید بگم طلسم شکسته شد یعنی بل عاشق دیو شد بدون اینکه بدونه دیو یک شاهزاده زیبا بود. یعنی بعد از شکسته شدن طلسم فهمید و حتی گاستون با ظاهر زیبای خودش نتونست قلب بل رو بدست بیاره.
واقعاً مفهوم زیبایی در باطن این کارتونه، اون چیزی که بیشتر از ظاهر انسانها ارزش داره روح و قلب مهربونه اونهاست، توویه داستان هم شما دیدی که بهترین دختر دهکده عاشق یک دیو شد( دیگه از دیو بالاترهم مگه داریم) البته این دیو ظاهرش دیو بود چون یه قلب مهربون با یه روحیه لطیف برای خودش ساخت( حتماً می پرسید که مگه این همون شاهزاده نبود که پیرزن رو انداخت بیرون اما باید بگم که اون در مسیر داستان خیلی عوض میشه).
می دونم که همه دوستای من که شما هستید قلبهای مهربون با یه روح بزرگ دارید، آرزو می کنم همیشه و در هر شرایطی اینها براتوون بمونه که مطمئن باشید باارزش ترین الماس های زندگی شماست.
(((( می بخشید که قصه گوی خوبی نیستم و زدم پدر داستان به اون قشنگی رو در آوردم، اما امیدوارم خودتون کارتونش رو که واقعاً زیباست ببنید)))).لحظه های خوبی داشته باشید

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
می تونم نظر شما رو بدونم؟